به گزارش خبرگزاری فارس از اصفهان، سوم تا پنجم دی ماه مصادف است با یکی از کربلاییترین عملیاتهای هشت سال دفاع مقدس با نام عملیات کربلای 4 که در سال 1365 در جنوب عراق و در منطقه عمومی شلمچه رخ داد.
در این عملیات طبق معادلات جنگی، ایران شکست خورد و تلفات زیادی را نیز متحمل شد؛ دلیل اصلی شکست ایران در این عملیات فاش شدن اطلاعات عملیات به حساب میآید این در حالی است که عملیات کربلای 4 برای کشور عراق نیز خسارات زیادی به همراه داشت.
هدف از انجام این عملیات که همزمان بود با کنفرانس سازمان همکاری اسلامی که در کشور کویت برگزار میشد، تصرف بصره بود تا بتوان با نتایج این عملیات این کنفرانس را نیز تحت تأثیر قرار داد؛ همچنین برخی موفقیت در این عملیات را برابر با پایان جنگ میدانستند چرا که با تصرف بصره احتمال عقب کشیدن مواضع عراق از جنگ وجود داشت.
* موقعیت جغرافیایی منطقه عملیات
محمد علی مشتاقیان در گفتوگو با خبرنگار فارس در اصفهان در رابطه با موقعیت جغرافیایی منطقه عملیاتی کربلای 4 اظهار کرد: از تلاقی دجله و فرات در عراق با نام «شط العرب» رودی به ایران وارد میشود که در مقابل شهر خرمشهر در تقاطعی کارون به اروند میریزد و نهایتاً این رودخانه عریض و بزرگ به خلیج فارس راه مییابد؛ در میان این رود، جزایری با نامهای ام الرصاص، ام الطویله، جزیره ماهی و .... وجود داشت و به عنوان خط پدافندی در این جزایر عراقیها سنگرسازی کرده بودند.
* نقش اصفهانیها در کربلای 4
وی افزود: بزرگترین جزیره در این رودخانه امام الرصاص بود که دقیقاً مقابل شهر خرمشهر قرار داشت، لشکر امام حسین(ع) و لشکر 8 نجف نیز در همین منطقه حضور داشتند و در عملیات گرفتن بخشی از این محدوده بر عهده این دو لشکر بود؛ به شکلی که لشکر امام حسین(ع) از منتهای الیه سمت راست جزیره تا رو به روی نهر عرایض را تصرف کند و لشکر نجف در جناح چپ لشکر امام حسین از رو به روی رود کارون در جزیره ام الرصاص عمل کند و به جلو بیاید؛ کلاً گرفتن سه جزیره پشت سرهم را این دو لشکر که از استان اصفهان در منطقه حضور داشتند، بر عهده داشتند.
جانشین اطلاعات عملیات کربلای 4 گفت: بچههای اطلاعات عملیات این دو لشکر به چند شکل اطلاعات عملیات را آماده میکردند؛ در قسمت اول دیدبانهایی طراحی کرده بودند تا حرکات بعثیها در جزایر را زیر نظر داشته باشند تا متوجه شوند دشمن در کدام قسمتها دست به تقویت قوا زده و چه تجهیزاتی اضافه کرده است.
وی ادامه داد: همچنین جادهها و عرایض مواصلاتی را زیر نظر داشتند و این اطلاعات را هم به لشکر و هم به اطلاعات عملیات قرارگاه کربلا گزارش میدادند؛ مسؤولیت دوم بر عهده غواصهای اطلاعات عملیات بود که هم در اروند و هم در بعضی مواقع به جزایر نفوذ میکردند تا معابر را برای ورود بچهها در شب عملیات بررسی کنند.
* چرا عملیات در شب؟
سردار مشتاقیان در مورد بهترین زمان عملیات بیان کرد: از شرایط خاص این رودخانه به خاطر اتصال به خلیج فارس این بود که در طول شبانه روز چهار مرتبه جزر و مد میشد و به طور میانگین هر بار 6 ساعت به طول میانجامید و در مواقعی که جزر میشد، آب در نهرهای منشعب شده در اروند خالی میشد و در زمان مد فقط میتوانستیم نیروهای شناسایی و مخصوصاً در شب عملیات نیروها را به رودخانه بفرستیم.
وی افزود: بهترین زمان برای این کار در هنگام مد کامل بود تا آب در بالاترین سطح باشد که در حدود 45 دقیقه آب به صورت راکد در میآمد و به اصطلاح «آب روغنی شکل» میشد که بهترین زمان برای حرکت غواصان به حساب میآمد؛ چرا که رودخانه بدون موج، موجب حرکت هرچه سریعتر غواصان در کوتاهترین زمان ممکن است.
جانشین اطلاعات عملیات کربلای 4 ادامه داد: علاوه بر بقیه گردانها در لشکر امام حسین(ع)، گردان حضرت یونس(ع) زیر نظر اطلاعات عملیات آموزشهای لازم را دیده بود و این گردان بخشی از اطلاعات عملیات به حساب میآمد که در قالب پنج گروهان 100 نفره آموزش دیدند و خطشکنی عملیات را بر عهده داشتند.
وی تصریح کرد: آن طور که گفته شده در ساحل جزیره ام الرصاص بعثیها موانعی برای مقابله با ورود نیروهای ما تعبیه کرده بودند که از جمله آن میتوان به سیمهای خاردار حلقوی، میدان مین و خورشیدی اشاره کرد که همه این تجهیزات در شب و مد کامل به زیر آب میرفت، تا حدی که قایقهای ما نیز از روی آن رد میشد.
* میدانستیم عملیات لو رفته است
سردار مشتاقیان بیان کرد: طبق دیدبانیهایی که قبل از عملیات داشتیم، متوجه تحرکات دشمن در جزایر بودیم که سنگرها و مواضعش را تقویت میکند و تمرکز نیرویی در سنگرها وجود دارد؛ علاوه بر این به خاطر رفت و آمدهای نیرویی ما در منطقه، عراقیها نیز متوجه شده بودند عملیات آینده ما در این منطقه خواهد بود.
وی خاطر نشان کرد: هر چه به عملیات نزدیکتر میشدیم، شواهد بیشتر میشد و ما نیز به فرماندهان لشکر و مسؤولان اطلاعات قرارگاه گزارش میکردیم که دشمن اطلاعات قوی در مورد عملیات ما در این منطقه به دست آورده است.
جانشین اطلاعات عملیات کربلای 4 گفت: تعداد نیروی کمی که در جبهه بود، موجب شد از مدتها قبل نیروها را به منطقه بکشانیم و در یک جا متمرکز کنیم و این باعث میشد تا دشمن متوجه رفت آمدهای زیاد ما در منطقه شود؛ علاوه بر این عکسهای هوایی و ماهوارهایی که تجهیزات آن را استکبار جهانی در اختیار عراق قرار داده بود، ابزار مناسبی بود تا به طور کامل حرکات ما را زیر نظر داشته باشند.
وی خاطر نشان کرد: تقریباً میتوان گفت عملیاتی نبود که دشمن متوجه نشود ما قرار است عملیات انجام دهیم اما با این حال مجبور بودیم در زمان مناسب عملیات را انجام دهیم و عملیات کربلای 4 نیز از این قضیه مستثنا نبود؛ شاید در بعضی عملیاتها میشد تدابیر بهتری اندیشید ولی در زمان حال نمیتوان این موضوع را زیر سؤال برد که با وجود لو رفتن عملیات چرا عملیات انجام شد چرا که باید این موضوع را در ظرف زمانی و موقعیت خاص خود مورد بررسی قرار داد.
جانشین اطلاعات عملیات کربلای 4 اظهار کرد: با وجود این که خط را شکستیم و به نقطه مورد نظر رسیدیم دلیلی که موجب شد تا بچهها به عقب برگردند و عملیات به نتیجه نرسد، عدم موفقیت گردانهای جناحین ما بودند که نتوانستند مواضع مورد هدف خود را به دست بیاورند و دشمن از این موقعیت استفاده کرده از اطراف به ما حمله کرد.
وی تصریح کرد: با وجود منورهای زیادی که در آسمان شب ریختند و شب را مثل روز روشن کرده بودند و تیربارهایی که بر روی سطح آب مسلط کرده بودند، بچهها به خط زدند و لشکر امام حسین(ع) و لشکر 8 نجف هر دو خط را شکستند و در جزایر پیشروی کردند تا جایی که به جاده آسفالتهای بعد از جزایر نیز رسیدند؛ رسیدن به این جاده آسفالت باور کردنی نبود تا حدی که شهید خرازی پشت بیسیم چند بار پرسید مطمئنید موقعیتی که هستید درست است و معاون گردان حضرت یوسف(ع) بیسیم را روی زمین قرار داد و با پا به آسفالت ضربه زد و به شهید خرازی گفت: «این صدایی که میشنوید آسفالت جاده عراق است».
سردار مشتاقیان درباره یکی از تلخترین لحظات تاریخ جنگ 8 ساله اینگونه بیان کرد: این پایان ماجرای غربت کربلا 4 بود و دشمن که نیروهای خودی را دور زده بود، به قلع و قمع نیروهای ما پرداخت و اینجا بود که یکی از تلخترین صحنههای تاریخ جنگ 8 ساله رقم خورد و بسیاری از نیروهای ما در این عملیات شهید و مجروح شدند و بسیاری از مجروحان نیز اسیر شدند.
آری فرزندان روحالله اینگونه دلاوری کردند و با آنکه میدانستند چه سرگذشتی برایشان رقم خواهد خورد، با خدا معامله کردند و پا در عرصهای گذاشتند که پایانی «اهلا من العسل» داشت.
آنان که معمار کبیر انقلاب آرزوی بوسه بر بازوانشان را داشت، اینگونه با خدا معامله کردند که با گذشت 30 سال هنوز برای انقلاب پیامآوری میکنند.
این نکته حائز اهمیت است که با وجود لو رفتن عملیات و مخصوصاً مشاهده مواضع دشمن و آمادگی دشمن برای مقابله، این روحیه ولایتپذیری نیروهای مخلص ایرانی بود که با دیدن شرایط منطقه طبق دستور فرماندهان عملیات را انجام دادند؛ ولایتپذیری که در سالهای اخیر و فتنههای جدید، کشور بیش از پیش به آن نیاز دارد.
175 غواص که با دستان بسته شده زنده به گور شدند، مربوط به همین عملیات هستند که سال گذشته با بازگشتشان حال ایران را دریایی کردند و چه زیبا خودشان سرگذشت بازگشتشان را انتخاب کردند.