به گزارش خبرگزاری فارس از اصفهان، پراکندگی فعالیتها در حوزه فرهنگ عمدتاً با وجود هزینههای فراوان، بهرهوری چندانی ندارد و علاوه بر اینکه حسادت و رقابت مراکز مختلف و تشکلهای متفاوت را به دنبال دارد، سردرگمی مخاطب را هم سبب میشود.
فضای مجازی نیز به سان یک شمشیر دولبه میتواند در عرصه فرهنگ اثرات مثبت و منفی خود را داشته باشد. شناخت درست ظرفیت این فضا نوید اثرگذاری مطلوبی در بین کاربران آن خواهد داشت. چندی است که روحانیون و طلاب هم وارد شبکههای اجتماعی شدهاند و به نحوی از دسترس بودن و فراگیری این ابزار برای آگاهی و روشنگری استفاده میکنند.
حجتالاسلام حسینی مدیر گروه و کانالی با نام «تنها مسیر آرامش» است که سعی کرده تا در عرصه مجاهدت فرهنگی منسجم عمل کند. استفاده از مباحث طبقهبندی شده حجتالاسلام پناهیان و فضای پرسش و پاسخ در آن موجب شده بیش از 10 هزار نفر در مجموع عضو این کانال و گروه شوند که همگی بر فضای آزاداندیشی آن معترف هستند.
در این گروه کسی اجازه ندارد نظرات مخالف را تحقیر کند و یا به نحوی جانبدارانه از نظر خود دفاع کند. شبهات در ذهن مخاطب به شیوایی پاسخ داده میشود و نظم گروه فضا را برای تفکر پیرامون مطالب گفته شده، مهیا میکند. هدف اصلی گروه تمرین مبارزه با نفس و قدم گذاشتن در راه عبد شدن و بندگی خداوند است.
حسینی مدیر این گروه عیب بچه مذهبیهای امروز را خودخواهی برای تنها موفق شدن میداند طوری که اگر کسی از او کمک خواست امتناع میکند و اگر هم همکاری کند با اکراه همراه خواهد بود.
او معتقد است خداوند رشد انسان را در کار تشکیلاتی قرار داده است و میگوید: «زمانی که خواستیم این گروه را راهاندازی کنیم، همه میگفتند یک کانال بزن که در تکاپوی جواب به دیگران نباشی ولی ما در مقابل تهمتها و ناسزاها صبر کردیم و نظرات مخالف را شنیدیم و همین امر باعث شد تا تأثیر این رفتار روی مخاطبان حتی از مطالب گروه هم بیشتر باشد».
حسینی گروهی هم برای تربیت مدیر دارد تا رشدی همه جانبه در نیروهای جبهه فرهنگی ایجاد کند. به تعبیر او مدیر کسی است که سختی کشیده، با صبر بار آمده و با رنج بزرگ شده باشد.
او به درس مکتب امام صادق(ع) برای کار تشکیلاتی اشاره میکند: «ایشان به جهت شرایطی که داشتند و فشار کمتری که از جانب حکومت متحمل بودند، امکان بهتری برای کار فرهنگی داشته و توانستند 4 هزار شاگرد تربیت کنند که هر کدام در زمینهای متخصص و صاحبنظر بودند. در تاریخ هست که کسی خدمت امام صادق(ع) میرسد تا ایشان را تحقیر کند، امام به هشام بن حکم اشاره میکنند که اگر سؤال اعتقادی دارد جوابش را بده و اگر سؤال فقهی دارد شاگرد دیگرشان پاسخ دهد. حضرت با کار تشکیلاتی چنین شاگردانی را تربیت کردند. امام صادق(ع) میتوانستند خودشان به همه سؤالات پاسخ دهند اما فرصت را برای رشد دیگران فراهم کردند تا در نبود خود، منبعی برای رجوع مردم باشند».
حسینی با وجود اعتقاد راسخ به اصل نظام اسلامی معتقد است چندان به مبانی اسلام عمل نمیشود و علت این امر را غلط نهادینه شدن چرخه قدرت در نظام میداند. او بر این باور است که ثروت باید در دست عالمان و فقها باشد نه در اختیار انسانهای غربزده و سرمایهدار.
اگرچه در نظام اسلامی تعریف شده است که مردم ثروتهای خود را به امام معصوم و در زمان غیبت به دست فقها بدهند تا او نیازهای تربیتی و علمی مردم را تأمین کند ولی امروزه در کشور ما ثروت در دست بانکها انبار شده است.
وی، امام صادق(ع) را آغازگر شیوه صحیح نظام پولی میداند و میگوید: «ایشان افرادی را تربیت کردند تا به کشورهای مختلف اسلامی بروند و خمس و زکات مردم را جمعآوری کنند تا امام به بهترین وجه هزینه کند. این نظام بسیار دقیق و کارآمد در زمان امام کاظم(ع) و ائمه بعد کارایی خود را نشان داد و تکمیل شد. امام صادق(ع) پایهگذار این سیستم پاک و بالنده اقتصادی بود».
او از قدرت نظام سرمایهداری در کشور که حرف خود را از طریق بانک، بورس، بیمه و اوراق قرضه پیش میبرد، غصهدار است و میخواهد تا به مردم بچشاند که مشکل جامعه ما از اختلاس و فساد اخلاقی نیست بلکه همه مشکلات و موانع به نظام سرمایهداری ختم میشود؛ نظامی که در آن انسان سالم هم به خطا میرود.
حسینی در ادامه این طور بیان میدارد که اگرچه به تأکیدات مراجع تقلید هم در این زمینه بهای چندانی داده نمیشود، اما هنوز راه امید و نجاتی هست تا از طریق روشنگری، زیبایی و کارآمدی نظام صحیح اسلامی تبیین شده و بر پرداخت خمس و زکات تأکید شود تا ثروت در دست مراجع قرار گیرد.
این که بدانیم امام صادق(ع) در چه سالی به دنیا آمدهاند و در چند سالگی به امامت رسیدند، دردی از جامعه امروز ما دوا نخواهد کرد ولی اگر بدانیم که ایشان با شکل دادن تشکیلاتی منسجم از شاگردانی متخصص، پایهگذار نظام اقتصادی پاکی بودند، میتوان در راستای مبارزه با غول سرمایهداری برخاست.