عنوان سال 1402

اوقات شرعی

هشتم ربیع الثانی در تقویم شیعیان ولادت امامی است که نام بلندمرتبه او یادآور نام فرزند برومندش امام مهدی (عج) است؛ امامی که با زمینه‏ سازی روحی و عقیدتی، شیعیان را برای ورود به دوران غیبت آماده کرد.
 

به گزارش ایمنا، خورشید وجود امام عسکری (ع) در دامان مادری تابیدن گرفت که از بانوان پارسا و دانشمندِ زمانِ خویش بود. زُلالی مادر آن حضرت را همین بس که چون آن بانوی پاک به همسری امام هادی (ع) درآمد، آن حضرت در شأن او فرمودند: « تو پاک شده از هر آفت و نقص و پلیدی و ناپاکی هستی».
فضای مدینه در میلاد امام عسکری (ع) پر شده بود از عطرِ خدا و شمیم گل سوسن و پرواز فرشتگانی که به طواف خانه دوست می آمدند تا تبریک خدا را در میلاد کودکی که زمین انتظارش را می کشید، به دامان ولایت امام هادی علیه السلام بیفشانند، و مژده رسان امامتی گردند که وجودش، روشنگر تیرگی ها و گشایش بخش قلوب انسان های اندوهناک است و عنایت بی نهایتش، کلید جمله برکت ها و تمامی نعمت هاست. او موعودی را بشارت دهنده است که ظهورش، سپیده دمی است به سوی روشنایی و مرهمی است بر تمامی رنج ها و مقصد همه رفتن ها و رسیدن هاست.
وجود مبارک حضرت عسکری (ع) چشمه سار عبادت و تضرّع به درگاه حضرت حق بود و چه بسیار گمراهانی که با مشاهده عبادت ها و مناجات های خالصانه حضرت، به یاد خدا می افتادند و به راه راست هدایت می شدند. در ستایش حضرت نقل است که ایشان را از طرف طاغوت وقت دستگیر و زندانی کردند. رئیس زندان شخصی به نام «صالح بن وصیف» بود. چند نفر از وابستگان خلیفه عباسی نزد او آمدند و از او خواستند که درزندان بر امام سخت بگیرد. صالح پاسخ داد: چه کنم؟ دو نفر از سنگ دل ترین و خشن ترین افرادی را که می شناختم، مأمور شکنجه حسن بن علی علیه السلام نموده ام، ولی آن ها چنان تحت تاثیر معنویّت آن حضرت قرار گرفته اند که خود از عابدان و زاهدان گشته اند. آن ها می گویند: ما با دیدن فردی که دائم در حال عبادت و راز و نیاز با معبود خویش است، نه سخن می گوید و نه به چیزی سرگرم می گردد، لرزه بر انداممان می اُفتد و آن چنان منقلب می گردیم که نمی توانیم خود را از عبادت و تضرّع به آستان ربوبیّت نگه داریم.
امام عسگری (ع)،مرجع علمی و پشتوانه فکری شیعیان
آنچه درباره تک تک امامان می توان گفت و دیگران گفته اند، این است که آنان داناترین و با فضیلت ترین چهره های عصر خود بودند، امام عسکری نیز این گونه بود. هر چند حصارهای خلفا و محدودیت های گوناگون نمی گذاشت بعد علمی امام، برای توده مردم آشکار شود، ولی آنان که او را می شناختند، با این ویژگی می شناختند. حتی یک پزشک مسیحی به نام بختیشوع وقتی درباره امام عسکری(ع) با شاگرد خود صحبت می کند، می گوید: «او امروز، داناترین فرد در زیر این آسمان است».
احادیث وارده از آن حضرت، گویای مکانت علمی اوست. نامه ها و رساله های گوناگون که در زمینه های مختلف، خطاب به اسحاق نیشابوری، پدر شیخ صدوق، عبدالله بیهقی، مردم قم و برای برخی شیعیان، موالیان و .... نوشته است، یک دنیا حکمت و علم را در بر دارد. کلمات اشخاص بزرگی که به ستایش مقام علمی و فضل آن حضرت پرداخته اند، شاهد دیگری بر این مدعا است. مثلاً احمد بن عبدالله بن خاقان که از دولتمردان سیاسی حکومت عباسی بود، او را بارزترین چهره بنی هاشم در علم و فضل و موقعیت خانوادگی و رفتار و سلوک و نفوذ دانسته است. عبید بن خاقان نیز که از شخصیت های سیاسی آن روزگار بود، گفته است: اگر خلافت از بنی عباس زایل شود، شایسته ترین فرد از نظر علم و فضل و عفاف و صلاح و عبادت و ... حسن بن علی است. شیخ مفید از علمای بزرگ شیعه می گوید: امام عسکری پس از پدر بزرگوارش به خاطر جامعیت همه فضایل و برتری نسبت به همه مردم آن روزگار و برخورداری از همه شرایط امامت، پیشوای مردم بود و آنچه را که امامت لازم داشت؛ یعنی علم، زهد، خرد، عصمت، شجاعت، کرم و کارهای شایسته عبادی، در مرتبه والا داشت.
در مجموع، امام عسکری در عصر خود، مرجع علمی، و پشتوانه فکری شیعه و فقیهان بود و راویان احادیث، با عنایت ویژه ای سخنان و علوم آن حضرت را نقل و ثبت می کردند. بخصوص در زمینه فقه، پاسخ های آن حضرت به نامه هایی که حاوی سؤالات فقهی بود، زیاد است.
امامی که با وجود اسارت در زندان کشتی امامت را هدایت کرد
شیعه در آن روزگار پراکنده بود، امام هادی(ع) و امام عسکری(ع)، برای ارتباط با توده های هوادار، از نماینده استفاده می کردند. در مناطق مختلف ایران، کوفه، بغداد، مدائن، مصر، یمن، حجاز، سامرا که شیعیان وجود داشتند، امام از شیوه «نظام وکلایی» بهره می گرفت و شیعیان را هم برای دریافت پاسخ های مسائل فکری و شرعی و مسائل مالی به آن وکلا ارجاع می داد. مثلاً در قم، صدها راوی و حدیث شناس معتبر و موثق وجود داشتند که از طریق مکاتبه با امام ارتباط داشتند. با دشواری های ارتباط حضوری در آن روزگار، عملاً تنها راه ممکن و عملی، مکاتبه بود. معتمدین امام، رابط بین شیعیان و امام معصوم بودند. مثلاً عثمان بن سعید که مورد وثوق امام هادی(ع) و امام عسکری(ع) بود، شغل روغن فروشی داشت و از این شغل، به عنوان پوشش و محلی برای ارتباطات خویش استفاده می کرد و اموالی توسط او به محضر امام عسکری(ع) فرستاده می شد.
نمایندگان امام برخی شان در زمینه انتقال نظرات و مواضع سیاسی امامان به هواداران در مسائل مبارزاتی کار می کردند. روشن است که در این شیوه نظام وکلایی، باید از چهره های کاملاً مورد اعتماد و رازدار و محرم اسرار استفاده کرد. از این رو، در جامعه اسلامی حتی با سوادتر و حدیث شناس تر از آن «وکلا» هم بودند، اما نمایندگان معین برای ارتباط، بیشتر مورد وثوق بودند.
این شیوه؛ یعنی ارتباط با واسطه و توسط وکیل، نوعی زمینه سازی برای عصر غیبت یا دوران امامت حضرت مهدی(عج) بود که آن حضرت از دیدها پنهان شدند و شیعیان توسط چهار وکیل و نایب خاص، امکان ارتباط با پیشوای خود داشتند.
امام عسکری(ع) حتی با شیوه هایی زمینه دوران غیبت را فراهم می کرد، با مردم کمتر تماس داشت، گاهی در دیدارهای حضوری با برخی، از پشت پرده با آنان سخن می گفت، در برخی دیدارها با افراد مورد اعتماد از شیعه، امام و حجّت بعدی را که فرزندی خردسال بود، به آنان نشان می داد، تا پس از شهادتش در حیرت و بلاتکلیفی باقی نمانند و همه اینها با رعایت کامل اختفا و کتمان نسبت به وجود مبارک حضرت مهدی (عج) بود، تا دستگاه خلافت متوجه آن حضرت نشود و قصد جانش را نکند.
امام عسکری از یک سو، کار «نظری و تبلیغی» می کرد تا عقیده به امامت امام معصوم خدشه دار نشود و مردم در شناخت حجّت الهی گرفتار حیرت و سردرگمی نشوند. بیان ویژگی ها و مشخصات امام مهدی (عج) و طرح مسئله غیبت و ظهور و انتظار فرج و دولت حقه مهدویه و ... از جمله این گونه فعالیت ها بود. از سوی دیگر در میدان عمل، مردم را برای ورود به آن دوره خطر، آماده و مهیا می ساخت.
البته رهبری امت با شیوه مخفی و پنهانی، خطر است، آفاتی هم دارد و بسیار دشوارتر از امامت آشکار است، ولی امام عسکری(ع) چاره ای جز هدایت به صورت یاد شده نداشت.
خبر مهدی موعود(عج) از جانب امام عسگری (ع)
احمد بن اسحاق بن سعد اشعرى نقل مى‏كند: خدمت امام حسن (ع) رسيدم، مى‏خواستم از امام بعد از او بپرسم، امام پيش از سؤال من فرمود:
«يا احمد بن اسحاق ان الله تبارك و تعالى لم يخل الارض منذ خلق آدم عليه السلام و لا يخليها الى ان تقوم الساعة من حجت الله على خلقه به يدفع البلاء عن اهل الارض و به ينزل الغيث و به يخرج بركات الارض»
گفتم: يابن رسول الله! امام و خليفه بعد از شما كيست؟ آن حضرت بسرعت برخاست و داخل اندرون شد، بعد به اتاق آمد و در شانه‏اش پسرى بود، گويى جمال مباركش مانند ماه چهارده شبه بود، حدود سه سال داشت، بعد فرمود: يا احمد بن اسحاق! اگر پيش خدا و امامان محترم نبودى اين پسرم را به تو نشان نمى‏دادم، او همنام و هم كينه رسول خداست، زمين را پر از عدل و داد مى‏كند چنان كه از ظلم و جور پر شده باشد.
يا احمد بن اصحاق! مَثل او در اين امت مَثل خضر (ع) و مثل ذوالقرنين است، به خدا قسم او را غيبتى خواهد بود كه فقط كسى از هلاكت نجات مى‏يابد كه خدا او را در امامت وى ثابت نگاه دارد و به دعا در تعجيل فرجش موفق فرمايد.
گفتم: مولاى من! آيا علامتى هست كه قلب من مطمئن باشد؟ در اين وقت آن كودك با زبان عربى فصيح فرمود: «انا بقيّةُ اللّه فى اَرضه و المنتقم من اعدائه فلا تطلب اثر بعد عين يا احمد بن اسحاق».
احمد بن اسحاق گويد: شاد و خرامان از خانه امام (ع) بيرون آمدم، فرداى آن به محضر امام بازگشتم و عرض كردم يابن رسول الله (ص)! شاديم بيش از حد گرديد در مقابل منتى كه بر من نهاديد، اين كه فرموديد: مَثل او مَثل خضر و ذوالقرنين است يعنى چه؟ فرمود: طول غيبت.
گفتم: غيبتش طولانى خواهد بود؟ فرمود: آرى، به خدايم قسم تا جايى كه اكثرى از اين امر برگردند و در امامت او نماند مگر كسى كه خدا براى ولايت ما از او عهد گرفته باشد و ايمان را در قلب او ثابت فرموده و با روح مخصوصى او را تأييد كرده باشد.

تاریخ آخرین بروز رسانی سایت :05 11 2023 .

اظلاعیه ها و لینک های مهم

 سازمان تبلیغات اسلامی